انواع دانایی؛ روایت ساده دیگر (۸)
علم مرده و اطلاعات سوخته و خاکستر (همگانی)
اطلاعات سوخته (یا همان شنزاری و شورهزاری) همان چیزی است که ذهن جوامع و مردم را پر کرده است و صدها هزار کتاب درباره آن وجود دارد و در دسترس است و همه مردم جهان بیش از یک قرن است که تحت بمباران این اطلاعات سوخته، خاکستری (خاکی) قرار دارند. در همه زمینهها هم وجود دارد و در حال حاضر شبکههای اجتماعی و اینترنت بارزترین مناطق اشاعه جهانی آن هستند. دانش خاکی و خاکستری به راحتی (بسیار راحت) به دست میآید و جمع میشود؛ طوری که دریایی از آن را میتوان در یک حافظه دیجیتال جا داد و حتی آن را به مغز انسان متصل کرد…
نوع دیگر اطلاعات، راهبردی و تعیین کننده است. دانش سبز، نوعی ادراک و آگاهی (است) که میتواند زایا و زاینده باشد. اگر اطلاعات سوخته مثل خاک و شنزار و خاکستر است، دانشِ نوعِ دوم مثل درختان سبز است و میوهها و محصولاتِ پُر اثرِ دارویی و شفابخش دارد.
از این نوع آگاهی زندگی زاییده میشود؛ نوعی راهبری و هدایت در مسیرهای زندگیست. بیشتر وابسته به درک و دیدن است تا حافظه و انبار کردن اطلاعات سوخته. این دانش سبز اگر هم اطلاعات باشد، اطلاعات راهبردی و کلیدی و تعیین کننده است. هم راهبردی و هم کاربردی ولی مهمتر از اینها یک ویژگی شاخص آن، زنده بودنِ آن است و از این جنبه، علمِ زنده است نه علم مرده (مثل کویر و شورهزار). بذرهای زنده است که تبدیل به درختان زنده میشود و آن هم چه بسا به تدریج مبدل به شاخهها و درختان بیشتر شود…
متأسفانه مقدار علم زنده و زاینده در ما انسانها به نسبت کویر برهوتِ اطلاعات سوخته و خاکسترها و خاکها بسیار ناچیز است…
در بین انسانها هم افراد بسیار کمتری که دارای این نوع آگاهی سبز و علم زنده باشند وجود دارد…
آگاهی نوع سوم را میتوانیم به رنگ آبی بگوییم و شبیه به شعلههای آبی. اینها آگاهیِ خلّاق و آفریننده هستند. ذرهای از آن از همه کویرها و همه شنزارها و بیابانهای خشکیده، ارزش و توانایی و اثرگذاری بیشتری دارد…
این نوع شعور آفریننده و خلّاق (نوع سوم) را میتوانیم مشابه چشمهها و جویبارهای آب حیات بدانیم که میتوانند زنده کنند و قدرت آشکارسازی زیادی دارند… در تفاسیر مبکایی (در البالا) درختان مثال زده شده درباره بهشت، به آگاهی سبز، و چشمهها و رودخانهها به جریانِ آبیِ آگاهی تفسیر شدهاند…
در بعضی از مکتبهای باطنیِ دیگر، تفاسیر مشابهی وجود دارد…
به زبان اساطیری میتوانیم این را دانش خدایان بدانیم. قدرت و علم اسرار… میتوانیم آن را الماسهایی در مقایسه با گل و لای و شن و خاک قرار دهیم که یک قطعه آن، چه بسا از دشتهای بزرگ و پهناورِ شور و مرده بهتر و با ارزشتر و کاراتر است…
شرح و تفسیر آموزشها…
نویسنده : پِریا (شباب حسامی)
از کتاب سه نیروی بالایی در شش نیروی جهانی