درختی با دوازده شاخه
سالهاست که بعضی از اساتید بزرگ جهان بطور مرموز و مبهم، گاهی از یک معلم جهانی سخن میگویند. این معلم جهانی در نقاط مختلف جهان با اسامی و ردهای کاملاً مختلفی شناخته شده است. دربارۀ او، کیستی او، فعالیتها و تعلیماتش تاکنون و طی قرن اخیر، دهها کتاب به رشته تحریر درآمده است. در زبانهای مختلف بنابر فرهنگ و فضای اندیشهای حاکم ، آگاهان باطنی و اساتید معنوی، این معلم جهانی را به اسمی مینامند. از آنجا که بیشتر اساتید معنوی ساکن سرزمین هندوستان میباشند بنابراین دربارۀ این شخصیت جهانی، بیش از هر جای دیگر، در میان اساتید بزرگ هندی (و در هندوستان) سخن به میان آمده و ایشان بیش از سایرین دربارۀ او سخن گفتهاند یا نوشتهاند. به همین دلیل در سطح جهان او را بیشتر با عنوان ماها (به معنای برترین، بزرگترین، عالیترین ،کاملترین)، آواتار (تجسم خداوند در زمین؛ حلول و آشکاری خداوند در انسان: معادل خلیفه الله در عربی و فارسی)؛ ماهاآواتار (بزرگترین تجلی و تجسم تاریخی آواتارها)، جی (به معنای حضرت)، ماهاسای (برترین حقیقت، حقیقت نهایی بشر)، کالکی (اسب سفید)، و پریما (عشق الهی) مینامند. البته تعداد اسمهایی که این فرد به آنها نامیده شده، بیش از صد اسم است. چند تن از اساتید علوم باطنی در میان اعراب و عبریان او را با نامهای دیگری مانند الیاس، روح ا…، یاحی (یحیی)، یاسین، روحنا، قدوس، خضر و ادریس خواندهاند. یکی از مردان مقدس سرخپوست از او با نام «دوباره میآید» یاد میکند. گروهی از کشیشان هزیکاسم و کابالیستهای یهودی او را همان مسیح یا مسیا میدانند. از ديدگاه شيعيان اين فرد نمیتواند مهدی موعود(ع) باشد. از میان دهها کتابی که با ردها و آدرسهای بظاهر مختلف دربارۀ او نوشته شده، یکی از کتابها صرفاً دربارۀ اسامی مختلف او ، مشخصات بظاهر مختلفی که بعضی از بزرگان دربارۀ ایشان دادهاند و معانی و علل نامگذاریهای مختلف است. در برخی از کتب ترجمه شده به فارسی هم گاهی به اشارات مبهم و گنگی دربارۀ او برمیخوریم مانند اشارهای که در کتاب شرح زندگی یک یوگی، جریان هدایت الهی (مقدمۀ آن) و یوگی جاودانۀ هیمالیا وجود دارد.
از مجموع چیزهایی که اساتید بزرگ باطنی در نقاط مختلف جهان، طی دهههای گذشته دربارۀ او گفته یا نوشتهاند، دوازده نکتۀ مشترک را دربارۀ این فرد انتخاب کردیم که به ذکر آنها میپردازیم .
در این متن ما از او با عنوان «روح ا…» نام میبریم.
۱. معجزات: او دارای معجزات و اعمال خارقالعادۀ بسیار بزرگی است که طی قرون اخیر از هیچ یک از بزرگان باطنی دیده نشده است. گزارشهای متعددی از زنده کردن مردگان، شفای بیماران لاعلاج، برکت و ایجاد زایش که موضوع مورد برکت را هزاران برابر کرده است، ایجاد زلزله، طی الارض، دیده شدن با بدن نورانی و گزارشات مشابه.
۲. او همواره در مرکز یک گروه دوازده نفره قرار دارد که پنج تن از آنان آشکارا در جامعه فعالیت میکنند و هفت تن از ایشان بطور ناآشکار و بدون ارتباط گسترده با مردم فعالیت دارند. این دوازده نفر، در نقاط مختلف دنیا فعالیت دارند و پنج تن از آنان کم و بیش معروف میباشند، ظاهراً این پنج نفر با همدیگر ارتباطی نداشته و حتی گاهی دیده شده که به انکار یکدیگر دست زدهاند.
۳. احاطۀ این فرد به علوم اسرار و غیب بسيار زياد است و تاکنون در ارتباط با شاخههای دوازدهگانه (به هر یک از اعضای حلقۀ دوازدهگانه، شاخه گفته میشود که ترجمهای است از یک واژۀ غیرفارسی) به هر سؤالی جواب داده است.
۴. با مرگ یا کنار رفتن هر یک از اعضاء دوازدهگانه، یک عضو از مدار دیگر (که خود حلقگان اساتید دوازدهگانهاند) وارد جمع دوازده نفر میشود.
۵. هر یک از اعضاء مسئولیت و مأموریت معلومی بعهده دارد و او در هریک از این افراد از وجه مسئولیت و ظرفیت روحی آنها تکثیر و القاء شده است. القاء روح و تکثیر روحی یکی از روشهای بنیادی علوم باطنی است که طی آن استاد، روح خود را به شاگرد خود القاء کرده و انتقال میدهد . تکثیر روحی یک پدیدۀ تاریخی است و با توجه به گزارشات تاریخی و یا استنادات قرآن و کتاب مقدس بسیار اتفاق افتاده است. این پدیده سالهاست که تحت مطالعۀ برخی از روانشناسان قرار دارد. در تکثیر روحی و القاء روح در واقع حلول روحی اتفاق میافتد و شخص روح جدیدی را در خود خواهد داشت. در علوم باطنی، این مرحله را آخرین مرحلۀ تعلیم باطنی با عنوان تعلیم اعظم یا تعلیم سرّ میشناسند و در آن استاد بطور کامل به شاگرد خود منتقل میشود . یکی از معروفترین گزارشات تاریخی که درکتب مقدس ذکر شده است مربوط به القاء روح ایلیای نبی در شاگرد خود الیشع میباشد که در آن روح ایلیای نبی بطور کامل به الیشع منتقل شد. همچنین القاء روح یحیای نبی (که به قول عیسی مسیح همان ایلیای نبی قرنها پیش بود) و تکثیر روحی او در عیسی (که به مسیح شدن او منجر شد) از نمونههای مشهور دیگر است.
۶. یکی از شاخههای دوازدهگانه (يكی از حلقهها)، تکثیر روحی کامل و همه وجهی استاد روح ا… محسوب میشود. در بسیاری از مواقع این فرد بجای استاد روح الله شناخته شده و بجای او عمل کرده است. این مجموعه را میتوان مانند درختی تصور کرد که دارای دوازده شاخه است. پنج شاخۀ درخت آشکار است و هفت شاخۀ آن به گونهایست که در این پنج شاخه استتار شده و دیدن آنها به سادگی امکانپذیر نیست. یکی از این پنج شاخه امتداد ساقۀ اصلی درخت است. این فرد همان تکثیر کامل روحی و قرینۀ حضوری استاد روح ا… میباشد.
۷. در همۀ دورههایی که گزارش شده است، قطب الهی استاد روح ا… فقط از طریق شاخههای خود با ملتها و اجتماعات در ارتباط بوده است. حجم گزارشات جعلی و بدون نشانه یا گزارشهای توهمآمیزی که در این باره وجود دارد بسیار بیشتر از حجم گزارشات واقعی است.
۸. تعالیم و جریانهای آموزشی مختلفی که با مرکزیت این قطب الهی در کشورهای مختلف وجود داشته است، اسامی مختلفی دارد که ظاهراً همۀ این تعلیمات از یک نگاه با عنوان الاهیسم شناخته میشود. الاهیسم ارتباطی با ادیان نداشته و جایگزین هیچ دین خاصی نیست بلکه در آن بر عمل به کتاب مقدس هر دین و توجه هرچه بیشتر به یگانه پرستی و تسلیم در برابر خداوند تأکید میشود.
۹. هیچ یک از تصاویر ارائه شده دربارۀ ایشان، تصویر واقعی او نیست.
۱۰. گفته میشود راما کریشنا، ساتیا سای بابا، اشو راجنیش، کریشنا مورتی و ايليا «ميم» از جمله حلقههای او بودهاند اما این موضوع فقط از یک طریق تأیید شده است.
۱۱. شاخۀ یک درخت، مانند خود درخت است و در جای خود، یک درخت محسوب میشود. یک شاخه واجد تمام ویژگیهای درخت است و روح درخت در آن جاری است. بنابراین برای بررسی یک ادعای احتمالی در این زمینه باید دید که آیا فردی که دربارۀ او چنین مسئلهای مطرح میشود، دارای روح درخت و ویژگیهای آن است. آیا این فرد احتمالی دارای دانایی، توانایی و ویژگیهای روحی مشابه است؟
۱۲. گزارشهای زيادی درباره اعمال و نشانههای خارقالعاده استاد روح ا… وجود دارد كه هميشه به حلقههای ايشان نسبت داده شده است.