توهمات تئوری جذب

توهمات تئوری جذب (۱)

۱. قانون جذب؛ یکی از قوانین فراجذب است نه همۀ آنها

فراجذب، هفت سطح است و قانون جذب و ابعاد آن که در نهضت عصر نوین (نعون) و هزاران کتاب موفقیت به آن پرداخته شده (از جمله در آثار مری بیکر، اسکاول شین، کاترین پاندر، لوئیز هی و …) به اولین سطح فراجذب مربوط می‌شود و شش سطح بالاتر  از تئوری جذب، در ارتباط با قانون‌های دیگر است که در مجموع بصورت هفت قانون بزرگ یا هفتاد اصل تغییر‌دهندگی (با اسامی مختلف) در علوم باطنی مطرح شده است.

۲. فراجذب همان تعالیم باراکا و نوحالاست

به بیان دیگر فراجذب که در اصل همان تعالیم باراکا و نوحالا می‌باشد، دارای هفت حیطه و هفت فاز مختلف است که در اولین فاز آن قانون جذب (به معنای اصلی آن، و نه در شکل تبلیغاتی و معروف شدۀ آن) مطرح می‌شود. این هفت فاز و منطقۀ بزرگ شبیه «۷ قارۀ بزرگ» است که اولین شهر ورود به آنها «تئوری معروف جذب» است و صدها نویسنده و جریان موفقیت‌گرا و معنویت‌گرا در یکی دو صدۀ اخیر به آن پرداخته‌اند. در این باره، نهضت عصر نوین (نعون) و نویسندگانی مانند اسکاول شین، کاترین پاندر، لوئیز هی، ناپلون هیل (…) و در سال‌های اخیر افرادی مانند آنتونی رابینز(۱) و برایان تریسی در ایران شناخته‌شده‌ترند و یا کتاب‌هایی مانند چهار اثر از فلورانس اسکاول شین، قانون توانگری و شفای زندگی (…) که با محور قرار دادن جملات تأکیدی و عبارت‌های تلقینی، برخی از ابعاد قانون جذب را مورد بحث قرار می‌دهند.

۳. تئوری جذب و باور جادویی

هستۀ اصلی تئوری معروف جذب (و نه تئوری اصلی و واقعی آن)، این برداشتِ اشتباه و سوء‌تفاهم است که «باورها همه چیز را می‌سازند» اما در علوم باطنی و بویژه آموزه‌های باراکا و نوحالا (فراجذب) این خوش‌باوری و تصورِ جنون‌آمیز با استناد به صدها آموزۀ فراجذب مردود اعلام شده؛ و البته با استناد به تجربه‌ها و علم نیز این باور ساده‌لوحانه که «باورها همه چیز را می‌سازند» را می‌توان به سادگی رد کرد. متأسفانه چکیدۀ صدها کتابی که در بارۀ تئوری معروف جذب وجود دارد، خوش باوری و تفکر ساده‌لوحانه است. در مقابل، برآیند نظر علوم باطنی و شاخه‌های مختلف آن بویژه باراکا و نوحالا (فراجذب) در این مورد خاص، این است که باورها همه چیز را نمی‌سازند.

باورها فقط بعضی چیزها را می‌سازند؛

که شاید چندان هم چیزهای زیادی نباشند.

از میان صدها مسئله انسان، باورها فقط بعضی مسائل جزئی را حل می‌کنند. تغییر باورها نمی‌تواند معجزات بزرگی بوجود آورد یا تغییراتی خارق العاده را… واقعاً هم اگر باورها یا جملات تأکیدی همه چیز را تغییر می‌دادند، امروز، دیروز و فرداها بهشت بودند و هیچ مسئله‌ای وجود نداشت و همه چیز هم حل بود و زندگی هم از همه نظر عالی بود. حتی به هیچ چیز دیگری جز «تغییر باورها» برای زندگی نیاز نمی‌بود…

البته اصل قانون جذب نمی‌گوید که باورها همه چیز را می‌سازند یا نمی‌گوید از جملات تأکیدی هر کاری برمی‌آید، بلکه تئوری تبلیغاتی جذب چنین ادعایی دارد و در عمل هم نشان داده و برای هر تجربه کننده‌ای به راحتی قابل اثبات است که ادعاهای تئوری تبلیغاتی جذب که در کتاب‌های اولیه و یا جدید مرتبط با تکنیک‌های موفقیت مطرح می‌شود، تا حد زیادی اشتباه است.

شاید بتوان گفت که قانون اصلی جذب می‌گوید که همانندها همدیگر را جذب می‌کنند و همجنس، همجنس را می‌طلبد. همان که از قدیم هم گفته‌اند.(۲) اما علوم باطنی به ما نشان می‌دهد که

باور یک چیز، خود آن چیز نیست

و یا الزاماً هم «همانند» و همجنس آن چیز نیست…

بنابراین باید مراقب چاه‌هایی که تئوری‌های تبلیغاتی بویژه از جنبۀ تکنیک‌های موفقیت (که موضوع بحث ماست) باشیم، چون ممکن است در نهایت زمان و انرژی زیادی هم هدر برود و آنها اشتباه از آب درآیند. و این دربارۀ تئوری ویترینی جذب یعنی همان روایت مشهور آن هم صادق است.

از طرفی نباید فراموش کرد که تئوری اصلی جذب و قانون واقعی جذب آنطور که در علوم باطنی کهن و جدید توضیح داده شده، بسیار دقیق، درست، علمی و کاربردی است اما از آنجا که واقع‌بینانه است، ادعاهای بزرگی هم ندارد. بنابر آموزه‌‌های باراکا و فراجذب، قانون جذب که اولین از هفت قانون فراجذب است، بسیار عملی و کاراست و به خوبی کار می کند، اگر آنطور که واقعاً هست مورد استفاده قرار گیرد.

۴. آهن‌ربا همه چیز را جذب نمی‌کند؛ فقط آهن را

در مثال، قانون جذب شبیه به داستان آهن‌رباست که نمی‌تواند همه چیز را جذب کند و این حرفِ تئوری مشهور و تبلیغاتی جذب که می‌گوید این آهن‌ربای فرضی قادر است ما را به همۀ خواسته‌هایمان برساند، اشتباه و توهّم است. اما واقعیت این است که آهن‌ربا می تواند آهن یا آلیاژهای مختلف و متنوع آن را جذب کند (و بنابر مثال) این به آن معناست که قانون جذب می‌گوید می‌توانیم همۀ انواع آهن و برخی آلیاژهای آن را با آهن‌ربا جذب کنیم اما صدها نوع دیگر از جامدات، مایعات و گازها (این‌ها را بگیرید انواع خواسته‌ها) را نمی‌توانیم به این طریق جذب کنیم. در حالی که تئوری ویترینی و تبلیغاتی جذب، همان اصرار خود را دارد (که همۀ انواع را می‌توانیم) و جواب نمی‌دهد پس چرا بشریت تا امروز یا حتی امروز و فردا نتوانسته و نمی‌تواند این ادعا را عملی کند یا یک نفر در تاریخ بشر نیامده (و فقط یک نفر) که بتواند این ادعا را عملاً نشان دهد؟!

تئوری جذب شاید حداکثر در ده درصد موارد (که خیلی با احتیاط باید این حداکثر ۱۰% را گفت) بتواند پاسخگو باشد اما در بیش از ۹۰ درصد موارد کاملاً ناتوان و ناکارامد است، ولی حتی اگر انسان بتواند فقط در یک درصد مواردِ استفاده از آن هم موفق باشد، یادگیری آن کاملاً ارزشش را دارد.

۱- با قانون جذب از هر صد تیر یک تیر به هدف می‌خورد و با تئوری تبلیغاتی جذب از هر چند تیر یک تیر.

۲- متأسفانه اکثر کسانی که با تئوری جذب آشنا می‌شوند، شبیه موارد مشابه (مثلاً ان‌ال‌پی، هیپنوتیزم و …) آن را «آخرش» و آخر همه چیز می‌دانند؛ در حالی که این‌ها شروع داستان است و نه حتی اوایل و اواسط و اواخر داستان.

۳- وقتی با قانون جذب هفتاد بذر خواسته‌های مختلف کاشته می‌شود حتماً یکی یا چند تا سبز می‌شود اما با تئوری تبلیغاتی جذب واقعاً مثل تصادف است که از هفتاد بذر، حتی یکی هم سبز شود.

۴- تکنیک‌های معمول موفقیت و تئوری جذب شبیه به کودکستان یا حداکثر اول دبستان است.

۵- اگر اسکاول شین و دیگر نویسندگان عصر نوین تماماً درست می‌گفتند، همۀ زندگی آنقدر ساده و آسان می‌شد که همۀ مردم غرق در خوشبختی و تحقق و نور بودند. اما چرا این اتفاق نیفتاده؟ چون آن نویسندگان و تئوری‌های معمول تحقق و تکنیک‌های موفقیت، پُر از اشتباهند. ولی باید معترف بود که جاهایی هم واقعیت را گفته‌اند.

۶- باید ببینیم چرا مکتب‌های باطنی یا ادیان یا علوم جدید با لبخند یا حتی خندۀ زیاد به حرف‌های خام و ساده‌لوحانه‌ای که دربارۀ روش‌های موفقیت و زندگی بهتر و تحقق خواسته‌ها [گفته شده]، برخورد می‌کنند.

۷- قانون جذب شبیه به دوچرخه است. می‌توانیم بگوییم با دوچرخه می‌توان به بعضی از مقصدها رسید یا حتی اگر حرفه‌ای و مقاوم باشید، می‌توانید با آن به مکان‌های دور هم سفر کنید. اما این یک توهّم واضح است وقتی گفته شود با قانون جذب (که یکی از قوانین باراکا و فراجذب است) می‌توان به همۀ نقاط در پنج قاره و حتی همۀ نقاط کهکشان‌ها سفر کرد. مقصدها را بگیرید معادل خواسته‌های متنوع انسان.

۸- قانون جذب شبیه به ویتامین است که برای بعضی از ناخوشی‌ها می‌تواند [مؤثر باشد].

از مجموعه درس‌های مقدماتی آشنایی با باراکا و فراجذب

 برگرفته از کتاب: قانون جذب و ۶ قانون فراجذب (جذب و فراجذب؛ جلد اول)

 نویسنده: پِریا (شباب حسامی)

پی‌نوشت:

۱. با اینکه ظاهراً آنتونی رابینز در بارۀ ان‌ال‌پی (و مشابهات آن) و مباحث جدیدتر حرف می‌زند اما برآیند کتاب‌های آنها تئوری جذب است با پردازشی متفاوت.

۲. کبوتر با کبوتر، باز با باز

ادامه: توهمات تئوری جذب (۲)